دانشگاه و کمپین
سراغ چند دختري كه جلوي در دستشويي دور دختري را احاطه كردهاند ميروم ... هر جمع 5 يا 6 نفري بهترين روش براي دادن
فرم و شركت در بحث احتمالي آنهاست. اين جمعها براي توضيح دادن در رابطه با كمپين بهتر از افرادي كه تكي به آنها مراجعه ميكنيم، هستند. دختري براي آرام كردن دوستش يك ريز فحش ميدهد. با كمي حوصله متوجه ميشوم كه نثار مردها ميكندبا لبخندي ميپرسم فرصت خواندن اين فرم را دارد يا نه؟ميگيرد تا آخر ميخواند پوزخندي ميزند و ميگويد اينها به چه درد ما ميخورد خانم؟ ما سياست نداريم. ما سادهايم. همه چيزمان شده است مردها. توي اين دانشكده از هر 10 نفر 8 نفر درگير مسائل عاطفي هستند و بيشتر آنها هم با شكست مواجه ميشوند. اگه تحقيق ميكنيد راجع به اين چيزها تحقيق كنيد كه كاربرديتر است. ميدانيد چقدر انرژي از خانمها ميگيرد آن هم به خاطر فرهنگ غلط و عدم آموزش ميگويم: ولي قانون هم بُعدي از ابعاد زندگي ماست چيزي كه فقط به هنگام آسيبپذيري قدرش را ميدانيم و مواقع ديگر از آن غافليم. در ثاني يك قانون درست و برابر و انساني سبب اشاعة فرهنگ در جامعه ميشود. دقيقاً نميدانم تا چه حد حرفهايم را متوجه ميشود ولي پيوستن ديگر دوستانش به بحثمان گفتگو را ادامه ميدهد ميگويد: ايراد ما زنها اين است كه احساس و عشقمان را به مردها ثابت ميكنيم وقتي آنها متوجه اين موضوع ميشوند كه ما درست خودمان را در اختيار آنها ميگذاريم آنها هم نسبت به ما بيتفاوت ميشوندميگويم شايد زنها بيشتر از مردها از تنهايي و تنها ماندن زجر ميكشند، تنهايي باعث ميشود آنها به خيال پناه ببرند، خيالبافي آنها را از واقعيت دور ميكند در واقع خيال دشمن واقعي آنها ميشود و از آنها موجوداتي ظريف و حساس ميسازد. روبرو شدن با محيط بيرون آنها را در برابر حوادث و اتفاقات ميپزد اما عدم حضور آنها در جو بيروني آنگونه كه براي مردان ميسر است باعث ميشود كه آنها نجات خويش، رهايي خويش، آرامش خويش را به واسطة مردان جستجو كنند اگر در يك رابطة عشقي شكست بخورند به مرد ديگري پناه ميبرند كمتر زني در اين موقعيت به درون خود رجوع ميكند به احساسهاي دروني خود نقاظ ضعف و قوت خود و به استعدادهاي دروني خود. براي همين زنها مجال شكوفا شدن استعدادهاي درونيشان را هزاران بار كمتر از مردان مييابند. البته اين يك ديد شخصي بود علتها فراوان است ولي كمپين و جمعآوري امضاءها فعاليت خود را در راستاي برابري قانوني متمركز كرده است و البته آگاهيدهي ركن اساسي آن است. جملگي فرم را امضاء ميكنند. يكي از آنها دو فرم ميگيرد كه هفته بعد پر شدهاش را تحويلم دهد. چند دفترچه به آنها ميدهم با هم دست ميدهيم برايم آرزوي موفقيت ميكنند
مانا
سراغ چند دختري كه جلوي در دستشويي دور دختري را احاطه كردهاند ميروم ... هر جمع 5 يا 6 نفري بهترين روش براي دادن
فرم و شركت در بحث احتمالي آنهاست. اين جمعها براي توضيح دادن در رابطه با كمپين بهتر از افرادي كه تكي به آنها مراجعه ميكنيم، هستند. دختري براي آرام كردن دوستش يك ريز فحش ميدهد. با كمي حوصله متوجه ميشوم كه نثار مردها ميكندبا لبخندي ميپرسم فرصت خواندن اين فرم را دارد يا نه؟ميگيرد تا آخر ميخواند پوزخندي ميزند و ميگويد اينها به چه درد ما ميخورد خانم؟ ما سياست نداريم. ما سادهايم. همه چيزمان شده است مردها. توي اين دانشكده از هر 10 نفر 8 نفر درگير مسائل عاطفي هستند و بيشتر آنها هم با شكست مواجه ميشوند. اگه تحقيق ميكنيد راجع به اين چيزها تحقيق كنيد كه كاربرديتر است. ميدانيد چقدر انرژي از خانمها ميگيرد آن هم به خاطر فرهنگ غلط و عدم آموزش ميگويم: ولي قانون هم بُعدي از ابعاد زندگي ماست چيزي كه فقط به هنگام آسيبپذيري قدرش را ميدانيم و مواقع ديگر از آن غافليم. در ثاني يك قانون درست و برابر و انساني سبب اشاعة فرهنگ در جامعه ميشود. دقيقاً نميدانم تا چه حد حرفهايم را متوجه ميشود ولي پيوستن ديگر دوستانش به بحثمان گفتگو را ادامه ميدهد ميگويد: ايراد ما زنها اين است كه احساس و عشقمان را به مردها ثابت ميكنيم وقتي آنها متوجه اين موضوع ميشوند كه ما درست خودمان را در اختيار آنها ميگذاريم آنها هم نسبت به ما بيتفاوت ميشوندميگويم شايد زنها بيشتر از مردها از تنهايي و تنها ماندن زجر ميكشند، تنهايي باعث ميشود آنها به خيال پناه ببرند، خيالبافي آنها را از واقعيت دور ميكند در واقع خيال دشمن واقعي آنها ميشود و از آنها موجوداتي ظريف و حساس ميسازد. روبرو شدن با محيط بيرون آنها را در برابر حوادث و اتفاقات ميپزد اما عدم حضور آنها در جو بيروني آنگونه كه براي مردان ميسر است باعث ميشود كه آنها نجات خويش، رهايي خويش، آرامش خويش را به واسطة مردان جستجو كنند اگر در يك رابطة عشقي شكست بخورند به مرد ديگري پناه ميبرند كمتر زني در اين موقعيت به درون خود رجوع ميكند به احساسهاي دروني خود نقاظ ضعف و قوت خود و به استعدادهاي دروني خود. براي همين زنها مجال شكوفا شدن استعدادهاي درونيشان را هزاران بار كمتر از مردان مييابند. البته اين يك ديد شخصي بود علتها فراوان است ولي كمپين و جمعآوري امضاءها فعاليت خود را در راستاي برابري قانوني متمركز كرده است و البته آگاهيدهي ركن اساسي آن است. جملگي فرم را امضاء ميكنند. يكي از آنها دو فرم ميگيرد كه هفته بعد پر شدهاش را تحويلم دهد. چند دفترچه به آنها ميدهم با هم دست ميدهيم برايم آرزوي موفقيت ميكنند
مانا
No comments:
Post a Comment